معنی فارسی obbligato
C1 /ɒblɪˈɡɑːtəʊ/اصطلاحی در موسیقی که به یک قسمت الزامی در سازها اشاره دارد.
A musical term for a part that is essential and needs to be performed.
- noun
noun
معنی(noun):
An obbligato section; a prominent countermelody, often written to be played or sung above the principal theme (in a higher pitch range).
example
معنی(example):
در موسیقی، obbligato به قسمتی اشاره دارد که باید نواخته شود.
مثال:
In music, obbligato refers to a part that must be played.
معنی(example):
پیانو قسمتی obbligato داشت که به زیبایی با آواز همخوانی می‌کرد.
مثال:
The piano had an obbligato that complemented the vocals beautifully.
معنی فارسی کلمه obbligato
:
اصطلاحی در موسیقی که به یک قسمت الزامی در سازها اشاره دارد.
