معنی فارسی obeisant
B2مطیع، نشاندهنده احترام و تسلیم است.
Showing obedience and respect.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
خدمتکار مطیع قبل از شاه به طور عمیق خم شد.
مثال:
The obeisant servant bowed deeply before the king.
معنی(example):
طبیعت مطیع او باعث شد که همه احساس احترام کنند.
مثال:
Her obeisant nature made everyone feel respected.
معنی فارسی کلمه obeisant
:
مطیع، نشاندهنده احترام و تسلیم است.