معنی فارسی obelism
B1عمل برپایی اوبلیسکها و مرتبط با فرهنگها و آثار باستانی.
The practice or custom of erecting obelisks, often as monuments.
- NOUN
example
معنی(example):
اصطلاح اوبلیسم به عمل برپایی اوبلیسکها اشاره دارد.
مثال:
The term obelism refers to the practice of erecting obelisks.
معنی(example):
در فرهنگهای باستانی، اوبلیسم راهی برای گرامیداشت شخصیتهای مهم بود.
مثال:
In ancient cultures, obelism was a way to commemorate important figures.
معنی فارسی کلمه obelism
:
عمل برپایی اوبلیسکها و مرتبط با فرهنگها و آثار باستانی.