معنی فارسی obesely
B1به طور چاق و غیرطبیعی حرکت کردن، معمولاً برای توصیف حرکات افراد چاق استفاده میشود.
In a manner that is characteristic of being obese; describes a person's movement.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور چاق در خیابان راه میرفت و با هر قدم مشکل داشت.
مثال:
He walked obesely down the street, struggling with each step.
معنی(example):
شخصیت در داستان به گونهای چاق توصیف شده بود که حرکت میکرد.
مثال:
The character was described as moving obesely in the story.
معنی فارسی کلمه obesely
:
به طور چاق و غیرطبیعی حرکت کردن، معمولاً برای توصیف حرکات افراد چاق استفاده میشود.