معنی فارسی objet trouvé
C2اشیاء یافتشده به مواردی اطلاق میشود که بهطور تصادفی پیدا شدهاند و به عنوان آثار هنری مورد استفاده قرار میگیرند.
A found object that is incorporated into a piece of art, often with an ironic or unexpected outcome.
- noun
noun
معنی(noun):
A found object
example
معنی(example):
یک اشیاء یافتشده، شیئی است که بهعنوان هنر حفظ میشود.
مثال:
An objet trouvé is a found object that is preserved as art.
معنی(example):
هنرمند در مجسمهاش از یک اشیاء یافتشده استفاده کرد تا پیامی را منتقل کند.
مثال:
The artist used an objet trouvé in their sculpture to make a statement.
معنی فارسی کلمه objet trouvé
:
اشیاء یافتشده به مواردی اطلاق میشود که بهطور تصادفی پیدا شدهاند و به عنوان آثار هنری مورد استفاده قرار میگیرند.