معنی فارسی oblational

C1

رابطه‌ای با نذر و تقدیم چیزی به موجودات مذهبی یا الهی دارد.

Pertaining to offering or presenting something, especially in a religious context.

example
معنی(example):

روش‌های ابلاتیو اغلب عشق و اعتقاد را در روحانیت نشان می‌دهند.

مثال:

Oblational practices often reflect devotion in spirituality.

معنی(example):

نذورات ابلاتیو با احترام زیادی تقدیم شدند.

مثال:

The oblational offerings were made with great reverence.

معنی فارسی کلمه oblational

: معنی oblational به فارسی

رابطه‌ای با نذر و تقدیم چیزی به موجودات مذهبی یا الهی دارد.