معنی فارسی obpyramidal

B1

اوبیرامیدال به شکل هرم اشاره دارد که قاعده‌اش در بالا عریض‌تر است.

Resembling a pyramid shape, typically with a broader top.

example
معنی(example):

ساختمان با ساختار اوپیرامیدالش بی‌نظیر بود.

مثال:

The obpyramidal structure of the building was unique.

معنی(example):

اشکال اوپیرامیدال می‌توانند ثبات را در معماری افزایش دهند.

مثال:

Obpyramidal shapes can enhance stability in architecture.

معنی فارسی کلمه obpyramidal

: معنی obpyramidal به فارسی

اوبیرامیدال به شکل هرم اشاره دارد که قاعده‌اش در بالا عریض‌تر است.