معنی فارسی obrotund

B2

صدای برجسته و پرنفسی که به خوبی در فضا پخش می‌شود.

Having a rounded, full, and rich quality of sound.

example
معنی(example):

گوینده صدای برجسته و پرنفسی داشت که اتاق را پر کرد.

مثال:

The speaker had an obrotund voice that filled the room.

معنی(example):

خنده برجسته‌اش بسیار مسری بود.

مثال:

Her obrotund laughter was quite infectious.

معنی فارسی کلمه obrotund

: معنی obrotund به فارسی

صدای برجسته و پرنفسی که به خوبی در فضا پخش می‌شود.