معنی فارسی obscurantist

B2

پنهان‌کار به فردی اطلاق می‌شود که ارتقاء دانش را محدود می‌کند و از افشای اطلاعات جلوگیری می‌کند.

A person who promotes or practices obscurantism.

noun
معنی(noun):

A practitioner of obscurantism; an obscurant

example
معنی(example):

عقاید پنهان‌کارانه فهم عمومی را محدود کرد.

مثال:

The obscurantist views limited the public’s understanding.

معنی(example):

بسیاری از دانشمندان با نگرش‌های پنهان‌کارانه مبارزه می‌کنند.

مثال:

Many scholars fight against obscurantist attitudes.

معنی فارسی کلمه obscurantist

: معنی obscurantist به فارسی

پنهان‌کار به فردی اطلاق می‌شود که ارتقاء دانش را محدود می‌کند و از افشای اطلاعات جلوگیری می‌کند.