معنی فارسی obstacle race
B2مسابقهای که شامل عبور از موانع مختلف برای سنجش قوای بدنی است.
A race involving various obstacles that participants must overcome.
- NOUN
example
معنی(example):
آنها در یک مسابقه موانع شرکت کردند تا استقامت خود را آزمایش کنند.
مثال:
They participated in an obstacle race to test their endurance.
معنی(example):
مسابقه موانع سالانه رقیبانی از سراسر جهان را جذب میکند.
مثال:
The annual obstacle race attracts competitors from around the world.
معنی فارسی کلمه obstacle race
:
مسابقهای که شامل عبور از موانع مختلف برای سنجش قوای بدنی است.