معنی فارسی obtainance

B1

عمل یا فرایند به‌دست آوردن چیزی.

The act of obtaining or acquiring something.

example
معنی(example):

دستیابی به مدارک مورد نیاز چالش برانگیز بود.

مثال:

Achieving obtainance of the required documents was challenging.

معنی(example):

دستیابی به مواد با کیفیت برای این پروژه ضروری است.

مثال:

The obtainance of quality materials is essential for this project.

معنی فارسی کلمه obtainance

: معنی obtainance به فارسی

عمل یا فرایند به‌دست آوردن چیزی.