معنی فارسی obtrusions
B1موانع، اشیایی که به طور ناخواسته در یک فضا یا وضعیت ظاهر میشوند و ممکن است باعث ایجاد مشکل شوند.
Interruptions or obstructions that stand out and can cause problems.
- noun
noun
معنی(noun):
An interference or intrusion.
معنی(noun):
An encroachment beyond proper limits.
example
معنی(example):
موانع در طراحی، استفاده از آن را دشوار کرد.
مثال:
The obtrusions in the design made it difficult to use.
معنی(example):
موانع روی سطح، بافتی ناهموار ایجاد کردند.
مثال:
The obtrusions on the surface created a rough texture.
معنی فارسی کلمه obtrusions
:
موانع، اشیایی که به طور ناخواسته در یک فضا یا وضعیت ظاهر میشوند و ممکن است باعث ایجاد مشکل شوند.