معنی فارسی occasional table

B1

میزی که برای استفاده‌های موقتی یا غیررسمی طراحی شده است و معمولاً در اتاق نشیمن یا سالن قرار دارد.

A small table that is used for specific occasions, often designed to hold drinks or decorative objects.

noun
معنی(noun):

Any small table, such as an end table, having no particular function. It can typically be folded away.

example
معنی(example):

ما لامپ را روی میز گاه‌به‌گاه در اتاق نشیمن قرار دادیم.

مثال:

We placed the lamp on the occasional table in the living room.

معنی(example):

یک میز گاه‌به‌گاه می‌تواند برای نوشیدنی‌ها یا اشیاء زینتی استفاده شود.

مثال:

An occasional table can be used for drinks or decorative items.

معنی فارسی کلمه occasional table

: معنی occasional table به فارسی

میزی که برای استفاده‌های موقتی یا غیررسمی طراحی شده است و معمولاً در اتاق نشیمن یا سالن قرار دارد.