معنی فارسی occlusive

B1

مسدودکننده، به موادی یا روش‌هایی گفته می‌شود که از انتقال هوا یا دیگر عوامل به یک ناحیه جلوگیری می‌کنند.

Referring to methods or materials that prevent air or other elements from reaching a surface.

example
معنی(example):

باند چسبنده مانع می‌شود که هوا به زخم برسد.

مثال:

The occlusive bandage prevents air from reaching the wound.

معنی(example):

روش‌های مسدودکننده اغلب در مراقبت از زخم برای تسریع بهبودی استفاده می‌شوند.

مثال:

Occlusive methods are often used in wound care to promote healing.

معنی فارسی کلمه occlusive

: معنی occlusive به فارسی

مسدودکننده، به موادی یا روش‌هایی گفته می‌شود که از انتقال هوا یا دیگر عوامل به یک ناحیه جلوگیری می‌کنند.