معنی فارسی occursive

B2

تصادفی، به فعالیت یا یادداشت‌های لحظه‌ای اشاره دارد که به صورت خودجوش یا بدون برنامه‌ریزی انجام می‌شود.

Characterized by spontaneous writing or thought processes.

example
معنی(example):

سبک تصادفی هنرمند قطعات منحصر به فرد و خودجوشی ایجاد کرد.

مثال:

The artist's occursive style created unique and spontaneous pieces.

معنی(example):

افکار تصادفی او معمولاً به بینش‌های غیرمنتظره‌ای منجر می‌شد.

مثال:

His occursive thoughts often led to unexpected insights.

معنی فارسی کلمه occursive

: معنی occursive به فارسی

تصادفی، به فعالیت یا یادداشت‌های لحظه‌ای اشاره دارد که به صورت خودجوش یا بدون برنامه‌ریزی انجام می‌شود.