معنی فارسی ocean-front

B2

ملک یا زمین‌هایی که درست در کنار اقیانوس قرار دارند و معمولاً ارزش بالایی دارند.

Properties or land situated directly by the ocean, often valued highly due to their location.

example
معنی(example):

آن‌ها یک ملک در کنار اقیانوس برای تعطیلات خود خریدند.

مثال:

They bought an ocean-front property for their vacation.

معنی(example):

مناظر رو به اقیانوس توسط خریداران خانه بسیار مورد تقاضا هستند.

مثال:

Ocean-front views are highly sought after by homebuyers.

معنی فارسی کلمه ocean-front

: معنی ocean-front به فارسی

ملک یا زمین‌هایی که درست در کنار اقیانوس قرار دارند و معمولاً ارزش بالایی دارند.