معنی فارسی oceanful

B2

حالت یا وضعیتی که حاکی از ویژگی‌های اقیانوس یا خصوصیات آن باشد.

Full of ocean-like qualities; vast or abundant.

example
معنی(example):

چشم‌انداز اقیانوسی بود، با آبی بی‌پایان.

مثال:

The landscape was oceanful, with endless blue.

معنی(example):

او یک اقیانوس آرزوها و اهداف داشت.

مثال:

She had an oceanful of dreams and aspirations.

معنی فارسی کلمه oceanful

: معنی oceanful به فارسی

حالت یا وضعیتی که حاکی از ویژگی‌های اقیانوس یا خصوصیات آن باشد.