معنی فارسی oceanographically

B2

به‌طور خاص در رابطه با اقیانوس‌شناسی، شامل روش‌ها و تکنیک‌های تحقیق در اقیانوس‌ها.

In a manner relating to oceanography.

example
معنی(example):

داده‌ها به طور اقیانوس‌شناختی تحلیل شد تا تنوع زیستی دریایی ارزیابی شود.

مثال:

The data was analyzed oceanographically to assess marine biodiversity.

معنی(example):

از نظر اقیانوس‌شناسی، این منطقه برای تحقیقات اقلیم بسیار مهم است.

مثال:

Oceanographically speaking, this area is crucial for climate research.

معنی فارسی کلمه oceanographically

: معنی oceanographically به فارسی

به‌طور خاص در رابطه با اقیانوس‌شناسی، شامل روش‌ها و تکنیک‌های تحقیق در اقیانوس‌ها.