معنی فارسی oceanology
B2اقیانوسشناسی علمی است که به تحلیل اقیانوسها و زندگی در آنها میپردازد.
The branch of science that deals with the study of the ocean and its life forms.
- noun
noun
معنی(noun):
Oceanography
example
معنی(example):
اقیانوسشناسی شامل مطالعه اکوسیستمهای دریایی است.
مثال:
Oceanology involves the study of ocean ecosystems.
معنی(example):
او نسبت به حوزه اقیانوسشناسی پرشور است.
مثال:
He is enthusiastic about the field of oceanology.
معنی فارسی کلمه oceanology
:
اقیانوسشناسی علمی است که به تحلیل اقیانوسها و زندگی در آنها میپردازد.