معنی فارسی ocky
B1اوکی به معنای شیوهای بیپروا و شاداب در رفتار یا ظاهر است.
Informally used to describe something or someone as playful or carefree.
- noun
noun
معنی(noun):
An octopus.
example
معنی(example):
آن سگ خیلی اوکی است؛ او عاشق بازی در گل است.
مثال:
That dog is so ocky; he loves to play in the mud.
معنی(example):
کودکان در حین بازی در پارک خیلی اوکی بودند.
مثال:
The kids were being ocky while playing in the park.
معنی فارسی کلمه ocky
:
اوکی به معنای شیوهای بیپروا و شاداب در رفتار یا ظاهر است.