معنی فارسی octahedrical
B1هشتوجهی، مرتبط با اشکالی که خصوصیات هشتوجهی دارند.
Pertaining to an octahedron; characterized by eight faces.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
معمار یک ساختمان هشتوجهی طراحی کرد.
مثال:
The architect designed an octahedrical building.
معنی(example):
این اثر هنری دارای یک موتیف هشتوجهی بود.
مثال:
The artwork featured an octahedrical motif.
معنی فارسی کلمه octahedrical
:
هشتوجهی، مرتبط با اشکالی که خصوصیات هشتوجهی دارند.
