معنی فارسی octoradial

B1

الگوی با تقارن هشت‌گانه که در برخی اشکال طبیعی یا هندسی یافت می‌شود.

A pattern characterized by eightfold radial symmetry, commonly observed in nature and design.

example
معنی(example):

تقارن اوکتورادئالی در این طراحی مشهود است.

مثال:

The octoradial symmetry is evident in this design.

معنی(example):

الگوهای اوکتورادئالی را می‌توان در formations طبیعی مختلف یافت.

مثال:

Octoradial patterns can be found in various natural formations.

معنی فارسی کلمه octoradial

: معنی octoradial به فارسی

الگوی با تقارن هشت‌گانه که در برخی اشکال طبیعی یا هندسی یافت می‌شود.