معنی فارسی octroy
B1اعطا کردن، دادن یا اختصاص دادن چیزی به شخص یا گروهی، به ویژه در زمینههای رسمی و قانونی.
To grant or bestow something, especially in an official or formal context.
- VERB
example
معنی(example):
دولت تصمیم گرفت تا یک کمک مالی به مدرسه محلی اعطا کند.
مثال:
The government decided to octroy a grant to the local school.
معنی(example):
سازمان خوشحال بود که تأمین مالی مورد نیاز برای پروژه را اعطا کند.
مثال:
The organization was happy to octroy the funding needed for the project.
معنی فارسی کلمه octroy
:
اعطا کردن، دادن یا اختصاص دادن چیزی به شخص یا گروهی، به ویژه در زمینههای رسمی و قانونی.