معنی فارسی oculomotory

B1

عصب حرکتی چشم که در کنترل حرکات چشم و بالا و پایین بردن پلک‌ها نقش دارد.

Referring to the nerve responsible for controlling the movement of the eye muscles.

example
معنی(example):

عصب حرکتی چشم حرکت چشم را کنترل می‌کند.

مثال:

The oculomotory nerve controls eye movement.

معنی(example):

آسیب به عصب حرکتی چشم می‌تواند بر دید تأثیر بگذارد.

مثال:

Injuries to the oculomotory nerve can affect vision.

معنی فارسی کلمه oculomotory

: معنی oculomotory به فارسی

عصب حرکتی چشم که در کنترل حرکات چشم و بالا و پایین بردن پلک‌ها نقش دارد.