معنی فارسی oculozygomatic
B1منطقهای که شامل ساختارهای اطراف چشم و گونهها میشود.
Relating to the area around the eye and the cheekbone.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
منطقة چشمی-زیگوماتیک با ویژگیهای صورت مرتبط است.
مثال:
The oculozygomatic region is associated with facial features.
معنی(example):
آسیب به ناحیه چشمی-زیگوماتیک میتواند بر ظاهر تأثیر بگذارد.
مثال:
Injuries to the oculozygomatic area can affect appearance.
معنی فارسی کلمه oculozygomatic
:
منطقهای که شامل ساختارهای اطراف چشم و گونهها میشود.