معنی فارسی odorator

B1

بو شناس، دستگاهی که برای شناسایی یا سنجش بوها استفاده می‌شود.

A device or person that detects and identifies odors.

example
معنی(example):

دستگاه بو شناس به شناسایی بوی عجیب در اتاق کمک کرد.

مثال:

The odorator helped to identify the strange smell in the room.

معنی(example):

یک بو شناس می‌تواند در آزمایشگاه‌ها برای شناسایی عطرهای شیمیایی مفید باشد.

مثال:

An odorator can be useful in labs to detect chemical scents.

معنی فارسی کلمه odorator

: معنی odorator به فارسی

بو شناس، دستگاهی که برای شناسایی یا سنجش بوها استفاده می‌شود.