معنی فارسی odyssean

C1

وصفی برای سفرهای طولانی و پرماجرا، مشابه با سفر اودیسه در ادبیات.

Describing epic journeys or adventures, similar to the travels in Homer's 'Odyssey'.

example
معنی(example):

سفر او یک ماجراجویی اودیسه‌ای در دریاها بود.

مثال:

His journey was an odyssean adventure across the seas.

معنی(example):

داستان‌های کتاب پر از پیروزی‌ها و آزمون‌های اودیسه‌ای بود.

مثال:

The stories in the book were filled with odyssean triumphs and trials.

معنی فارسی کلمه odyssean

: معنی odyssean به فارسی

وصفی برای سفرهای طولانی و پرماجرا، مشابه با سفر اودیسه در ادبیات.