معنی فارسی odysseys

B2

سفرهای طولانی و ماجراجویانه؛ به معنای یک سفر خاطره‌انگیز و چالش‌برانگیز.

Long and adventurous journeys, often filled with challenges.

noun
معنی(noun):

An extended adventurous voyage.

معنی(noun):

An intellectual or spiritual quest.

example
معنی(example):

سفر آنها به کشورهای مختلف مانند حماسه‌های بزرگ بود.

مثال:

Their travels to different countries were like epic odysseys.

معنی(example):

رمان داستان سفرهای حماسی یک قهرمان جوان را بازگو می‌کند.

مثال:

The novel recounts the odysseys of a young hero.

معنی فارسی کلمه odysseys

: معنی odysseys به فارسی

سفرهای طولانی و ماجراجویانه؛ به معنای یک سفر خاطره‌انگیز و چالش‌برانگیز.