معنی فارسی oesophagean
B1مربوط به مری و عملکردهای آن.
Pertaining to the esophagus and its functions.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
عضلات اوزوفاژ در بلعیدن کمک میکنند.
مثال:
The oesophagean muscles help in swallowing.
معنی(example):
مشکلات عملکرد اوزوفاژ میتواند منجر به مشکلات بهداشتی شود.
مثال:
Issues with oesophagean function can lead to health problems.
معنی فارسی کلمه oesophagean
:
مربوط به مری و عملکردهای آن.