معنی فارسی of a size
B1به معنای داشتن اندازه خاصی است که ممکن است در انتخاب یا استفاده از اشیاء مهم باشد.
Referring to the dimensions or magnitude of an object.
- OTHER
example
معنی(example):
این جعبه به اندازهای است که کاملاً مناسب است.
مثال:
This box is of a size that fits perfectly.
معنی(example):
شما به یک چمدان با اندازهای نیاز دارید که در هواپیما مجاز باشد.
مثال:
You need a suitcase of a size that is allowed on the plane.
معنی فارسی کلمه of a size
:
به معنای داشتن اندازه خاصی است که ممکن است در انتخاب یا استفاده از اشیاء مهم باشد.