معنی فارسی ofcom

B2

آفکام، نهاد تنظیم‌کننده ارتباطات در بریتانیا است.

The Office of Communications, responsible for regulating the communication industries in the UK.

example
معنی(example):

آفکام صنایع ارتباطات در بریتانیا را تنظیم می‌کند.

مثال:

Ofcom regulates the communication industries in the UK.

معنی(example):

شما می‌توانید شکایتی را به آفکام در مورد مسائل پخش ارسال کنید.

مثال:

You can file a complaint with Ofcom regarding broadcasting issues.

معنی فارسی کلمه ofcom

: معنی ofcom به فارسی

آفکام، نهاد تنظیم‌کننده ارتباطات در بریتانیا است.