معنی فارسی off drived

B1

خاموش کردن، به معنی قطع کردن یا متوقف کردن نیروی فعال ماشین یا وسیله نقلیه است.

To turn off or stop the operation of a vehicle or machinery.

example
معنی(example):

او بعد از مهمانی ماشین را خاموش کرد.

مثال:

He off drived the car after the party.

معنی(example):

راننده در شرایط آب و هوایی بد به آرامی ماشین را خاموش کرد.

مثال:

The driver off drived smoothly in bad weather.

معنی فارسی کلمه off drived

: معنی off drived به فارسی

خاموش کردن، به معنی قطع کردن یا متوقف کردن نیروی فعال ماشین یا وسیله نقلیه است.