معنی فارسی off-center
B1به معنای خارج از مرکز یا نامتوازن به گونه‌ای است که در مرکز قرار ندارد و به طرفی متمایل است.
Located away from the center; not perfectly aligned or balanced.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
(Irish, South African, Australian and New Zealand) (of an axis etc) displaced from the centre
مثال:
Place the decorations off-centre on the table.
معنی(adjective):
(of a wheel etc) eccentric, unbalanced
مثال:
Every time I see him, he acts a bit off-centre.
example
معنی(example):
تابلو به طور نامتوازنی روی دیوار آویزان بود.
مثال:
The painting hung off-center on the wall.
معنی(example):
او یک چیدمان نامتوازن را برای ظاهر هنری‌تر ترجیح می‌دهد.
مثال:
He prefers an off-center arrangement for a more artistic look.
معنی فارسی کلمه off-center
:
به معنای خارج از مرکز یا نامتوازن به گونه‌ای است که در مرکز قرار ندارد و به طرفی متمایل است.
