معنی فارسی off-road vehicle

B2

وسیلهٔ نقلیه‌ای که برای حرکت در زمین‌های ناهموار و مناطق غیرآسفالت طراحی شده است.

A vehicle designed for use on rough terrain.

example
معنی(example):

یک وسیلهٔ نقلیهٔ غیرهموار می‌تواند از عهدهٔ زمین‌های سخت برآید.

مثال:

An off-road vehicle can handle tough terrains.

معنی(example):

آنها یک وسیلهٔ نقلیهٔ غیرهموار برای سفرهای کمپینگ‌شان خریدند.

مثال:

They bought an off-road vehicle for their camping trips.

معنی فارسی کلمه off-road vehicle

: معنی off-road vehicle به فارسی

وسیلهٔ نقلیه‌ای که برای حرکت در زمین‌های ناهموار و مناطق غیرآسفالت طراحی شده است.