معنی فارسی off-the-ball

B2

به عملی اشاره دارد که در حین بازی، اما خارج از دید توپ و درگیری دقیق انجام می‌شود.

Refers to actions that occur away from the ball during a game.

adjective
معنی(adjective):

(of an incident or foul) Occurring away from active play.

example
معنی(example):

بازیکن به خاطر یک حادثه خارج از توپ جریمه شد.

مثال:

The player was penalized for an off-the-ball incident.

معنی(example):

در فوتبال، اعمال خارج از توپ می‌تواند منجر به خطاهای جدی شود.

مثال:

In football, off-the-ball actions can lead to serious fouls.

معنی فارسی کلمه off-the-ball

: معنی off-the-ball به فارسی

به عملی اشاره دارد که در حین بازی، اما خارج از دید توپ و درگیری دقیق انجام می‌شود.