معنی فارسی off-the-cuff

B1

بدون آمادگی قبلی یا برنامه‌ریزی، در اینجا به بیان نظر یا نظری گفته می‌شود که به طور فوری و طبیعی ارائه می‌شود.

Made or done without previous preparation; spontaneous.

example
معنی(example):

اظهارات غیررسمی او شگفت‌انگیز و خوشمزه بود.

مثال:

His off-the-cuff remarks were surprising and humorous.

معنی(example):

او در طول مصاحبه یک پاسخ غیررسمی داد.

مثال:

She gave an off-the-cuff response during the interview.

معنی فارسی کلمه off-the-cuff

: معنی off-the-cuff به فارسی

بدون آمادگی قبلی یا برنامه‌ریزی، در اینجا به بیان نظر یا نظری گفته می‌شود که به طور فوری و طبیعی ارائه می‌شود.