معنی فارسی off-the-radar
سیستمی که از امواج رادیویی برای یافتن موقعیت اجسامی که قابل مشاهده نیستند استفاده می کند
a system that uses radio waves to find the position of objects that cannot be seen
general
مثال:
Other vessels in the area show up on the ship's radar (screen)
معنی فارسی کلمه off-the-radar
:سیستمی که از امواج رادیویی برای یافتن موقعیت اجسامی که قابل مشاهده نیستند استفاده می کند