معنی فارسی offa
B1معنای لغوی خاصی ندارد و به معنای «رفتن» یا «سفر کردن» است.
A colloquial term used to suggest going or hanging out.
- preposition
preposition
معنی(preposition):
Off of.
example
معنی(example):
او هر آخر هفته با دوستانش میگردد.
مثال:
He offa with his friends every weekend.
معنی(example):
او از رفتن به مکانهای جدید لذت میبرد.
مثال:
She enjoys offa to new places.
معنی فارسی کلمه offa
:
معنای لغوی خاصی ندارد و به معنای «رفتن» یا «سفر کردن» است.