معنی فارسی offer one's hand
B1این عبارت به معنی دراز کردن دست به سمت کسی برای کمک یا سلام و احوالپرسی است.
To extend one's hand toward someone as a gesture of assistance or greeting.
- IDIOM
example
معنی(example):
او تصمیم گرفت دستش را برای کمک به او دراز کند.
مثال:
She decided to offer her hand to help him up.
معنی(example):
وقتی ملاقات کردند، دستش را برای دست دادن دراز کرد.
مثال:
When they met, he offered his hand for a handshake.
معنی فارسی کلمه offer one's hand
:این عبارت به معنی دراز کردن دست به سمت کسی برای کمک یا سلام و احوالپرسی است.