معنی فارسی officialities
B1رسمیات، شرایط و قواعد رسمی که در یک رویداد یا موقعیت خاص وجود دارد.
The formalities or procedures that are required in official contexts.
- NOUN
example
معنی(example):
رسمی بودن این رویداد نیاز به برنامهریزی زیادی داشت.
مثال:
The officialities of the event required a lot of planning.
معنی(example):
او از رسمی بودن مراحل درخواست بسیار تحت فشار بود.
مثال:
She was overwhelmed by the officialities involved in the application process.
معنی فارسی کلمه officialities
:
رسمیات، شرایط و قواعد رسمی که در یک رویداد یا موقعیت خاص وجود دارد.