معنی فارسی officialized
B1به حالت رسمی درآورده شده، به طور قانونی تأیید شده است.
Made official, particularly through formal processes or agreements.
- verb
verb
معنی(verb):
To make official.
example
معنی(example):
تغییرات هفته گذشته به طور رسمی اعلام شد.
مثال:
The changes were officialized last week.
معنی(example):
قرارداد پس از امضای هر دو طرف به طور رسمی اعلام شد.
مثال:
The contract was officialized after both parties signed it.
معنی فارسی کلمه officialized
:
به حالت رسمی درآورده شده، به طور قانونی تأیید شده است.