معنی فارسی offie

B2

دفتر کار، محلی که در آن کار اداری یا تجاری انجام می‌شود.

A British informal term for an office.

noun
معنی(noun):

An off-licence.

معنی(noun):

An off break.

معنی(noun):

An off spinner.

example
معنی(example):

او برای یک ناهار کوتاه از دفترش استراحت کرد.

مثال:

He took a break from his offie for a quick lunch.

معنی(example):

تیم در دفتر نشستند تا در مورد پروژه‌شان صحبت کنند.

مثال:

The team met in the offie to discuss their project.

معنی فارسی کلمه offie

: معنی offie به فارسی

دفتر کار، محلی که در آن کار اداری یا تجاری انجام می‌شود.