معنی فارسی offstage
B2در کنار صحنه، جایی که نمایش یا اجرا انجام نمی‌شود و معمولاً به زندگی یا فعالیت‌های خصوصی اشاره دارد.
In a place away from the stage, often related to performers' private lives.
- adjective
- adverb
adjective
معنی(adjective):
Of, or relating to that part of a stage not visible to the audience.
معنی(adjective):
Of, or relating to the private life of a celebrity.
adverb
معنی(adverb):
Taking place offstage (as above)
example
معنی(example):
بازیگران قبل از اجرا در کنار صحنه منتظر بودند.
مثال:
The actors waited offstage before their performance.
معنی(example):
خواننده در زندگی خصوصی خود در کنار صحنه آرام است.
مثال:
The singer has a quiet life offstage.
معنی فارسی کلمه offstage
:
در کنار صحنه، جایی که نمایش یا اجرا انجام نمی‌شود و معمولاً به زندگی یا فعالیت‌های خصوصی اشاره دارد.
