معنی فارسی offy

B1

offy به معنای غیررسمی و مختصر برای اشاره به خصوصیاتی مانند بی‌توجهی یا کم‌اهمیتی است.

An informal and colloquial term used to describe a relaxed or careless attitude.

noun
معنی(noun):

An off-licence.

معنی(noun):

An off break.

معنی(noun):

An off spinner.

example
معنی(example):

او نسبت به مهلت‌هایش یک نگرش offy دارد.

مثال:

He has an offy attitude towards his deadlines.

معنی(example):

او رفتار offy او را غیرحرفه‌ای یافت.

مثال:

She found his offy behavior unprofessional.

معنی فارسی کلمه offy

: معنی offy به فارسی

offy به معنای غیررسمی و مختصر برای اشاره به خصوصیاتی مانند بی‌توجهی یا کم‌اهمیتی است.