معنی فارسی ogling
B1نگاه کردن به کسی یا چیزی به طور مکرر و علاقهمندانه، با هدف تحسین یا جذابیت.
The act of looking at someone in a lustful or admiring way.
- verb
- noun
verb
معنی(verb):
To stare at (someone or something), especially impertinently, amorously, or covetously.
noun
معنی(noun):
Action of the verb to ogle.
example
معنی(example):
نگاه کردن نامناسب به کسی میتواند او را ناراحت کند.
مثال:
Ogling someone inappropriately can make them uncomfortable.
معنی(example):
او به مدلها در نمایش مد با علاقه نگاه میکرد.
مثال:
He was ogling the models on the runway.
معنی فارسی کلمه ogling
:
نگاه کردن به کسی یا چیزی به طور مکرر و علاقهمندانه، با هدف تحسین یا جذابیت.