معنی فارسی ogreish
B2دارای ویژگیهای شبیه به اوگر، خشن و ترسناک.
Having characteristics or qualities of an ogre, typically rough or monstrous.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رفتار اوگرایش او باعث شد تا همه احساس ناراحتی کنند.
مثال:
His ogreish demeanor made everyone feel uneasy.
معنی(example):
او برای مهمانی هالووین یک لباس اوگرایش پوشید.
مثال:
She wore an ogreish costume for the Halloween party.
معنی فارسی کلمه ogreish
:
دارای ویژگیهای شبیه به اوگر، خشن و ترسناک.