معنی فارسی oil spot
B1لکهای از روغن که معمولاً بر روی سطح زمین یا وسایل نقلیه ظاهر میشود و نشان دهنده نشت است.
A small stain or mark made by oil, often indicating a leak or spill.
- noun
noun
معنی(noun):
A spot consisting of oil; for instance, in the ocean subsequent to an oil spill.
example
معنی(example):
یک لکه نفتی روی خیابان ورودی من وجود دارد.
مثال:
There is an oil spot on my driveway.
معنی(example):
مکانیک یک لکه نفتی زیر ماشین را متوجه شد.
مثال:
The mechanic noticed an oil spot under the car.
معنی فارسی کلمه oil spot
:
لکهای از روغن که معمولاً بر روی سطح زمین یا وسایل نقلیه ظاهر میشود و نشان دهنده نشت است.