معنی فارسی oildom

B1

سوژه‌ای تاریخی یا اجتماعی که به سرزمین‌ها و نظام‌های مرتبط با تولید و تجارت نفت اشاره دارد.

A term used to refer to territories and systems related to oil production and trade.

example
معنی(example):

دولت نفتی اصطلاحی است که برای توصیف مناطقی که تحت سلطه تولید نفت هستند، استفاده می‌شود.

مثال:

The oildom is a term used to describe areas dominated by oil production.

معنی(example):

کنفرانس بر روی جنبه‌های اقتصادی دولت نفتی تمرکز کرد.

مثال:

The conference focused on the economic aspects of oildom.

معنی فارسی کلمه oildom

: معنی oildom به فارسی

سوژه‌ای تاریخی یا اجتماعی که به سرزمین‌ها و نظام‌های مرتبط با تولید و تجارت نفت اشاره دارد.