معنی فارسی old girl
B1دختر پیر، دختری که سن زیادی دارد و معمولاً به دوران جوانی خود اشاره دارد.
A girl who is no longer young; can refer to a woman reflecting on her past.
- noun
noun
معنی(noun):
An alumna, especially of a public school.
معنی(noun):
Affectionate term of address for a woman.
مثال:
Listen, old girl, I've got some news.
example
معنی(example):
دختر پیر داستانهای زیادی برای گفتن در مورد جوانیاش داشت.
مثال:
The old girl had many stories to tell about her youth.
معنی(example):
در پارک، دختری کهنسال را دیدیم که در حال بازی با خواهر و برادرهای کوچکش بود.
مثال:
In the park, we saw an old girl playing with her younger siblings.
معنی فارسی کلمه old girl
:
دختر پیر، دختری که سن زیادی دارد و معمولاً به دوران جوانی خود اشاره دارد.