معنی فارسی old identity

B2

هویتی که در گذشته داشته‌اید و ممکن است دیگر به آن مرتبط نباشید.

An identity that one identifies with from a previous time in their life.

example
معنی(example):

او بعد از جابجایی به یک شهر جدید با هویت قدیمی خود دست و پنجه نرم کرد.

مثال:

He struggled with his old identity after moving to a new city.

معنی(example):

هویت قدیمی او حتی پس از سال‌ها سخت بود که رها کند.

مثال:

His old identity was hard to let go of even after years.

معنی فارسی کلمه old identity

: معنی old identity به فارسی

هویتی که در گذشته داشته‌اید و ممکن است دیگر به آن مرتبط نباشید.